ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی
غوغای عشق | ||
|
دستهایم را می سایم روی نگاهت که اینجا جامانده بود تمام نامها را ردیف می کنم تابرای دخترم نامی انتخاب کنم می روم وجاده را تا شهر تمام شود به هر کجای عبورت که می رسم چشمهایم را می بندم تا راه کسی خیس نشود من جاماندم از تو و عبور خلوت ثانیه ها بوسه هایم را ربود سینه هایم یخ زده ولمس غریب نوازشی را کم دارد می دانم نه تو می آیی ونه قرار است او آغوشش را برای نوازشم باز کنداین بار نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |