ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی
غوغای عشق | ||
|
انتظار چه بیهوده است ...در این اتاق پر از تنهایی... اتاقی که هر کنجش خاطره ای دردناک رادر من زنده میکند...حتی سقف سفیدش یاد فرو ریختن می اندازدم... صدای قهقهه های او که گریز از حقیقت رافریاد می زند در اتاق طنین انداز است...او بود که مرا به این راه کشاندو سپس گریخت... گاهی فکر میکنم که خیالات است اما می بینم که از واقعیت به من نزدیکتر است...همیشه مرا به یاد ساعت میاندازد ساعت کوکی....که وقتی می آید آن را کوک می کند و وقتی می رود...ساعت خواب است و من بیدار در انتظار... کدورت ذهن تا ذهن چه وسیع است و بی انتها...گویی کویری که گذشتن از آن ناممکن... ومن یارای گذشتنم نیست که چلاقی را می مانم همه ی عمر نشسته به انتظار......... نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |