ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی غوغای عشق

قالب پرشین بلاگ


غوغای عشق
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان غوغای عشق و آدرس delkade.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فرقـی نمـی کند

بگویم و بدانـی …!

یا …

نگویم و بدانـی..!

فاصله دورت نمی کند …!!!

در خوب ترین جای جهان جا داری …!

جایـی که دست هیچ کسی به تو نمـی رسد.:

دلــــــــــــــم…..!!!

 

باید ببینمت !

چرا که روی نوار قلبی ام

پیوسته نام تو بود

و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام

تو را تجویز کرده است . . .

 دلم را نشکن

نمیخوام زخمی شی

چون تو توشی 

حالا کــه بــه جای دلبستن ،‌یخ بسته ام! آهای!!

روی احساسم پا نگذاریــد.لیز می‌‌خوریــد

[ پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:, ] [ 18:37 ] [ هومن ]

کاش دوباره آن روزهاي شيرين عاشقي مان تکرار مي شد ،

کاش دوباره مي توانستم آن صدايي که شب و روز به من آرامش ميداد را بشنوم...

دلم براي آن خنده هاي قشنگت تنگ شده است عزيزم...

تو رفتي و تنها چند خاطره که هيچگاه نمي توانم فراموش کنم بر جا گذاشتي...

خاطره هايي که ياد آن اين دل عاشقم را مي سوزاند....

دلم بدجور براي تو تنگ است عزيزم.... برگرد!

بيا تا فصله نيمه تمام عشق را با شيريني به پايان برسانيم...

برگرد تا قصه من و تو پايانش تلخ و غم انگيز نباشد!

دلم براي لحظه هاي ديدار با تو تنگ شده است...

[ پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:56 ] [ هومن ]

در ذهن آشفته ام مست٬

به دنبال خاطرات تو می گردم

تا با آنها کمی آرام بگیرم

راستی برایت بگویم

از وقتی که رفتی چشمهایم همانند یک کودک بچه خودشان را خیس می کنند

یادت هست وقتی که خیس می شدند... با دستهای کوچکت را روی چشمهایم می گذاشتی تا آرام بگیرند

 من که خوب یادم هست

دیشب با همان چشمهای خیس پشت پنجره رفتم گفتم شاید تو

٬ نمی دانم کجا

٬ پشت پنجره باشی تا انعکاس صورت ماهت را در ماه ببینم

مثل همیشه که دلتنگت می شدم تا صبح نشستم اما نیامدی...

[ پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:53 ] [ هومن ]

[تصویر:  7uhxvus40yhlbxter1ps.jpg]

[تصویر:  gcyrv1vkglkvs9x229.jpg]

[تصویر:  girl_sad_bed_photography_tired_portrait_...7561_h.jpg]

[تصویر:  0miw1jpyyua05f68rkzs.jpg]

[تصویر:  s2otm3n27gmjweqz0ip.jpg]

[ سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:47 ] [ هومن ]

به من خوبی نکن شاید برای هر دومون بد شه


نشستم تو دل طوفان بذار آب از سرم رد شه


به من خوبی نکن وقتی کنار من نمیمونی


نگو بد میشم از فردا تو که دیدی نمی تونی


چه وقتایی که بد می‌شی


چه وقتتایی که آشوبی


تمام درد من اینجاست


تو هر کاری کنی خوبی


من از تو، از خودم، ازما


از این احساس ترسیدم


تو باید جای من باشی


ببینی در تو چی دیدم


تو باید جای من باشی


بفهمی من چرا تنهام


بفهمی چی بهت میگم


ببینی از تو چی می‌خوام

[ سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:, ] [ 16:35 ] [ هومن ]

من پذیرفتم شکست خویش را

پندهای عقل دور اندیش را

من پذیرفتم که عشق افسانه است

این دل درد آشنا دیوانه است

می روم شاید فراموشت کنم

با فراموشی هم آغوشت کنم

می روم از رفتنم دل شاد باش

از عذاب دیدنم آزاد باش

گرچه تو تنهاتراز ما می روی

آرزو دارم ولی عاشق شوی

آرزو دارم بفهمی درد را

تلخی برخوردهای سرد را

[ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:42 ] [ هومن ]

سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

 که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟

[ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:39 ] [ هومن ]

در این خانه ی  متروکه ی ویران را کسی دیگر نمی کوبد

  کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم

  و من چون شمع می سوزم

  و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

  و من گریان و نالانم

  و من تنهای تنهایم

  درون کلبه ی خاموش خویش اما

  کسی حال من غمگین نمی پرسد

  و من دریای پر اشکم که طوفانی به دل دارم

  درون سینه پر جوش خویش ، اما

  کسی حال من تنها نمی پرسد

  و من چون تک درخت زرد پاییزم

  که هر دم با نسیمی می شود برگی جدا از او

  و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

 

[ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:35 ] [ هومن ]

راه میروم در کوچه ی انتظار ،

کسی نیست،

کسی همراهمـــ نیست،

 کسی دلتنگم نیست،

نمیدانم انتظار چه کسی رامیکشم؟؟!!

نمیدانم چه چیزی را گم کردم!!!!

نمیدانم زیر چتر خاموش باورم زیر کدامین باران زندگیم قدم میزنم؟

نمیدانم دنبال چه چه چیزی هستم؟!

فقط میدانم وقتی راه میروم واطرافم رابا حسرت نگاه میکنم زیر لب زمزمه میکنم...

[ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:16 ] [ هومن ]

نام من  عشق است   ......

 

می شناسیدم؟؟

زخمی ام زخمی سر باز......

  می شناسیدم؟?

با شما طی کرده ام راه درازی را

خسته ام!...........خسته!!

می شناسیدم؟؟

این زمان گرچه ابری پوشانیده است رویم

من همان خورشیدم.............

می شناسیدم؟؟

این چنین بیگانه از من رو مگردانید

در کف فرهادشیشه من نهادم!من

من شکستم بیستون را!من

من همان مهربان سالهای دورم

رفته ام از یادتان یا.....

می شناسیدم؟؟

نام من  عشق است ....

می شناسیدم...

[ پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:, ] [ 16:49 ] [ هومن ]
صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 10 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

سلام امیدوارم از این وبلاگ و مطالبش خوشتون بیاد
امکانات وب

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 192
بازدید کل : 60259
تعداد مطالب : 97
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1



Alternative content