ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی غوغای عشق

قالب پرشین بلاگ


غوغای عشق
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان غوغای عشق و آدرس delkade.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





رفتی ؟ بی خداحافظی؟ فکر دلم نبودی که بی تو عذاب میکشد؟ فکر من نبودی که بی تو زندگی برایم جهنم می شود؟ مگر یادت نیست حرفهای روز آشنایی مان را؟ مگر قول ندادی همیشه با من بمانی و مرا تنها نگذاری؟ تو که اینک مرا تنها گذاشتی ، تو که بر روی قلبم پا گذاشتی چه زود فراموشم کردی ، مرا آواره کوچه پس کوچه های شهر بی محبتی ها کردی مگر نمیدانستی بعد از تو دلم را به کسی نمیدهم؟ مگر نگفته بودم عاشق شدن یک بار هست و دیگر عاشق کسی نمیشوم؟ مگر نگفته بودم اگر عاشقی هیچگاه مرا تنها نمیگذاری پس تو عاشقم نبودی ، همه حرفهایت دروغ بود ، عشقی در دلت نبود ، سهم من از با تو بودن همین بود! باورم نمیشود رفته ای و بار سفر را بسته ای دلم به تو خوش بود ، چه آرزوهایی با تو داشتم ، نمیدانی که شبها یک لحظه هم خواب نداشتم رفتی و من چشمهایم خیس شد روزهای زندگی ام نفسگیر شد رفتی ؟ بدون یک کلام حرف گفتنی! کاش میگفتی که دیگر مرا نمیخواهی و بعد میرفتی ، کاش میگفتی از من متنفری و بعد مرا تنها میگذاشتی ، کاش میگفتی عاشقم نیستی و جایی در قلبم نداری

[ پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب:, ] [ 17:20 ] [ هومن ]

دلت كه بگيرد...

هيچ چيز آرامت نميكند...

و تو مجبوري با اين بدقلقي هاي  ناارام وجودت مدام دست و پنجه نرم كني...


و دل خوشش كني به روزهاي نيامده....

شايد معجزه شد...

كسي چه ميداند!!

برگشتنت را حس كردم!!

من خسته ام...

خسته ام كه وانمود كنم حتي فكر برگشتنت هم خوشحالم نميكند...

چرا حتي فكر شيرين برگشتنت از شمار انگشت هاي دستم هم بيشتر نشد...؟!!

و باز انتظار...

و باز خيره به راهي كه انتهايش ناپيداست...

و باز هم ميگويم:

تو را به شمار تمام روزهاي نبودنت دوست دارم...

اگرچه به رسم غرور هاي لگد مال شده از گفتنش امتناع ميكنم...!

[ پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب:, ] [ 17:13 ] [ هومن ]

زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم.
مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره.
زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم.
مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری.
زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی.
مرد جوان: منو محکم بگیر.
زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری.
مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.

روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود. برخورد موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید. در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند. دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد.

 
[ چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, ] [ 18:8 ] [ هومن ]

اگر کلمه دوستت دارم نمایشگر عشق خدایی من نسبت به توست
اگر کلمه دوستت دارم راضی کننده و تسکین دهنده قلبهاست
اگر کلمه دوستت دارم پایان همه جدایی هاست
اگر کلمه دوستت دارم نشانگر اشتیاق راستین من نسبت به توست
اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست
پس با تمام وجود فریاد میزنم
  عشق زیبای من دوستت دارم

[ یک شنبه 30 بهمن 1390برچسب:, ] [ 18:2 ] [ هومن ]

وقتی

یه روز دیدی خودت اینجایی و دلت یه جای دیگه … بدون که کار از کار گذشته و تو عاشق شدی

طوری میشه که قلبت فقط و فقط واسه عشق می تپه ، چقدر قشنگه عاشق بودن و مثل شمع سوختن

همه چی با یک نگاه شروع میشه

این نگاه مثل نگاهای دیگه نست ، یه چیزی داره که اونای دیگه ندارن ...

محو زیبایی نگاهش میشی ، تا ابد تصویر نگاهش رو توی قلبت حبس می کنی ، نه اصلا می زاریش توی یه صندوق ، درش رو هم قفل می کنی تا کسی بهش دست نزنه.

حتی وقتی با عشقت روی یه سکو می شینی و واسه ساعتهای متمادی باهاش حرفی نمی زنی ، وقتی ازش دور میشی احساس می کنی قشنگترین گفتگوی عمرت رو با کسی داری از دست میدی.

می بینی کار دل رو؟

شب می آی که بخوابی مگه فکرش می زاره؟! خلاصه بعد یه جنگ و

جدال طولانی با خودت چشات رو رو هم می زاری ولی همش از خواب میپری ...

از چیزی میترسی ...

صبح که از خواب بیدار میشی نه می تونی چیزی بخوری نه می تونی کاری انجام بدی ، فقط و فقط اونه که توی فکر و ذهنت قدم می زنه

به خودت می گی ای بابا از درس و زندگی افتادم ! آخه من چمه ؟

راه می افتی تو کوچه و خیابون هر جا که میری هرچی که می بینی فقط اونه ، گویا که همه چی از بین رفته و فقط اون مونده

طوری بهش عادت می کنی که اگه فقط یه روز نبینیش دنیا به آخر میرسه

وقتی با اونی مثل اینکه تو آسمونا سیر می کنی وقتی بهت نگاه می کنه گویا همه دنیا رو بهت میدن

گرچه عشق نه حرفی می زنه و نه نگاهی می کنه !

آخه خاصیت عشق همینه آدم رو عاشق می کنه و بعد ولش می کنه به امون خدا

وقتی باهاته همش سرش پائینه

تو دلت می گی تورو خدا فقط یه بار نیگام کن آخه دلم واسه اون چشای قشنگت یه ذره شده

دیگه از آن خودت نیستی

بدجوری بهش عادت کردی ! مگه نه ؟ یه روزی بهت میگه که می خواد ببینتت

سراز پا نمی شناسی حتی نمیدونی چی کار کنی ...

فقط دلت شور میزنه آخه شب قبل خواب اونو دیدی...

خواب دیدی که همش از دستت فرار میکنه ...

هیچوقت براش گل رز قرمز نگرفتی ...چون بهت گفته بود همش دروغه تو هم نخواستی فکر کنه تو دروغ میگی آخه از دروغ متنفره ...

وقتی اون رو می بینی با لبخند بهش میگی خیلی خوشحالی که امروز میبینیش ...

ولی اون ...

سرش رو بلند می کنه و تو چشات زل میزنه و بهت میگه

اومدم بهت بگم ، بهتره فراموشم کنی !

دنیا رو سرت خراب میشه

همه چی رو ازت می گیرن همه خوشبختیهای دنیا رو

بهش می گی من … من … من

از جاش بلند میشه و خیلی آروم دستت رو میبوسه میذاره رو قلبش و بهت میگه خیلی دوستت دارم وبرای همیشه ترکت می کنه

دیگه قلبت نمی تپه دیگه خون تو رگات جاری نمیشه

یه هویی صدای شکستن چیزی می آد

دلت می شکنه و تکه های شکستش روی زمین میریزه

دلت میخواد گریه کنی ولی یادت می افته بهش قول داده بودی که هیچوقت به خاطر اون گریه نمیکنی چون میگفت اگه یه قطره اشک از چشمای تو بیاد من خودم رو نمیبخشم ...

دلت میخواد بهش بگی چقدر بی رحمی که گریه رو ازم گرفتی ولی اصلا هیچ صدایی از گلوت در نمیاد

بهت میگه فهمیدی چی گفتم ؟با سر بهش میگی آره!...

وقتی ازش میپرسی چرا؟؟؟میگه چون دوستت دارم!

انگشتری رو که تو دستته در میاری آخه خیلی اونو دوست داره بهش میگی مال تو ...

ازت میگیره ولی دوباره تو انگشتت میکنه ...میگه فقط تو دست تو قشنگه...

بعد دستت رو محکم فشار میده و تو چشمات نگاه میکنه و...

بعد اون روز دیگه دلت نمیخواد چشمات رو باز نمی کنی

آخه اگه بازشون کنی باید دنیای بدون اون رو ببینی

تو دنیای بدون اون رو می خوای چی کار ؟

و برای همیشه یه دل شکسته باقی می مونی
دل شکسته ای که تنها چاره دردش تویی

[ پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:, ] [ 18:19 ] [ هومن ]

 

 

اي کاش مي توانستم نشان دهم، I wish l could make you.

که تا کجا دوستت دارم. Understand how l love you

هميشه در جستجو هستم، l am always seeking but

اما نميتوانم راهي بيابم... cannot find a way….

به آن آني در تو عاشقم، l love in you a something

که تنها خود کاشف آنم that only have descovered

آني فراتر از تويي که دنيا مي شنا سد، the you_ which is beyond the

و تحسين مي کند. you of the world that is

آني که تنها وتنها از آن من است. admired and known by others

آني که هرگز رنگ نمي بازد، a you which is eapecially mine

وآني که هرگز نمي توانم عشق از او بر گيرم.  Which cannot evto love

[ پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:47 ] [ هومن ]

خالی از هر چه که هست میشم….
از زمین سرد خاکی تا نگاهی
عاشقانه….
بغض شب توی گلو خیلی وقته که نشسته میدونم ….
با خودم میگم تلخی این زمونه رو میسپرم بدست باد ….
چشمامو میذارم روی هم , سیاهی پشت چشممو با یه رنگ خوب پاک میکنم…
یادمو میدزدمو میبرم به اوج
خاطرات گرم تو ….
با دلم آخرین اسم
تنهایی شبت رو فریاد میزنم ….
دست سردم میکشم تو خاطرات دلپذیر تو ……..
تا خیال ورت نداره فکر کنی رفتی از سرم ….
شمعدونی کنار باغچه رو در میارم …..
با یه بغل
آرزوهای داغ داغ میکارمش تو خاک سبز دل تو ….
و از لحظه لحظه های خواندنم هراسی نخواهم داشت…
یکرنگی نگاهم و با خاطرات نگاه تو موزون میکنم …..
یه ریتم میسازم برای سکوت قصه مون ….
حالا چشممامو باز میکنم به امید بودنت ….
خالی از هر چه که هست …
هستی, نیستی, هستی ….. هستی …..

[ چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:29 ] [ هومن ]

هنوز هم عاشقانه‌هایم را عاشقانه برای تو می‌نویسم..
هنوز هم در ازدحام این همه
بی تو بودن از با تو بودن حرف می‌زنم..
هنوز هم
باور دارم عشق ما جاودانه است..

 

این روزها دیگر پشت پنجره می‌نشینم و به استقبال باران می‌روم.
می‌دانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است..
می‌دانم  یکی از همین روزها کسی که نبض
زندگی من است،
کسی که جز تو نیست بازمی‌گردد..

می‌دانم تمام می‌شود و ما رها می‌شویم؛ پس بگذار بخوانم:
اولین عشق من و آخرین عشق من تویی
نرو، منو تنها نذار که سرنوشت من تویی..

[ چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:27 ] [ هومن ]

می بوسم و میگذارم کنار


تمام چیزهایی را که ندارم...


دست هایت را


عاشقی ات را


همه را.....

عادت احمقانه ای ست


چسبیدن به چیز هایی که


ندارمشان...

[ چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, ] [ 17:21 ] [ هومن ]

بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن كوچه گذشتم،

همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق دیوانه كه بودم.
 

در نهانخانۀ جانم، گل یاد تو، درخشید

باغ صد خاطره خندید،

عطر صد خاطره پیچید:
 

یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
 

تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.

من همه، محو تماشای نگاهت.
 

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشۀ ماه فروریخته در آب

شاخه‌ها  دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

 

یادم آید، تو به من گفتی:

ـ «از این عشق حذر كن!

لحظه‌ای چند بر این آب نظر كن،

آب، آیینۀ عشق گذران است،

تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است،

باش فردا، كه دلت با دگران است!

تا فراموش كنی، چندی از این شهر سفر كن!»

 

با تو گفتم:‌ «حذر از عشق!؟ - ندانم

سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،

نتوانم!

 

روز اول، كه دل من به تمنای تو پر زد،
چون كبوتر، لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم . . .»

باز گفتم كه : «تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم

حذر از عشق ندانم، نتوانم!»

 

اشكی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب، نالۀ تلخی زد و بگریخت . . .

 

اشک در چشم تو لرزید،

ماه بر عشق تو خندید!

 

یادم آید كه: دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه كشیدم.

نگسستم، نرمیدم.

 

رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم،

نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،

نه کُنی دیگر از آن كوچه گذر هم . . .


بی تو، اما، به چه حالی من از آن كوچه گذشتم!

[ چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, ] [ 11:58 ] [ هومن ]
صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

سلام امیدوارم از این وبلاگ و مطالبش خوشتون بیاد
امکانات وب

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 187
بازدید کل : 60254
تعداد مطالب : 97
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1



Alternative content